مناظره یا مجادله
مناظره دیشب آقای احمدی نژاد وموسوی پرده از حقایقی جدید را برداشت. شروع مصاحبه که آقای احمدی نژاد از حملات علیه خودش گفت نشان می داد که رییس جمهور دل پری دارد و از لحن گفتار و لرزش دستها معلوم بود که تنشهایی را خواهیم دید و دیدیم.
در اینکه مناظره در واقع مجادله ای بود که دو طرف سعی در نفی دیگری و اثبات خود داشتند شکی نیست. در واقع هیچکدام برنامه های مشخص خود را در خصوص اداره کشور ارائه نکردند و موسوی لیستی از آنچه که به نظرش دولت احمدی نژاد مرتکب شده بود و او می خواست آنها را تغییر بدهد ارائه کرد. بیشتر مناظره به بحثهایی در خصوص عملکرد گذشت . رییس جمهور در حالی که مشخص بود در مقابل حریف هیچ ابزار دفاعی جز تخریب دیگران ندارد، در یک عمل منفعلانه پای خاتمی و ناطق و هاشمی و صفایی فراهانی را وسط کشید تا به وعده اش که چند روز مرتب اعلام کرده بود عمل کند. این وعده که اسامی برخی را افشا خواهد کرد. یکبار دیگر عوامفریبی و سیاستبازی خود را آشکار کرد. در واقع همه آنچه که به عنوان افشا گری و با اینهمه تبلیغات مطرح شد فقط نام چند نفر بود که در واقع همه می شناسند و به نوعی گاو پیشانی سفید محسوب می شوند.
اما مطرح شدن این نامها ،احتمالا حربه ای برای جمع آوری رای هایی بود که منتظر بودند رییس جمهور اقدام بی سابقه ای کند و دوباره شجاعت به خرج بدهد و دیدیم که شجاعت رییس جمهور در چه حدی است. این درست که این اقدام بی سابقه بود اما هرگز عملی شجاعانه محسوب نمی شود. درست که نگاه کنیم فقط در جهت فریب افکار عمومی است . افکاری که هر کسی که به نوعی با سطح بالای حکومت مخالفت کند را می پسندد و به این ترتیب است که معتقدم کار احمدی نژاد یک فریب افکار است تا عملی شجاعانه. ضمن اینکه مطرح کردن این اسامی و اتهام به انها در حالی که امکان دفاع از خود را ندارند ناجوانمردانه و زبونانه است. یک نوع ذلت است که انسان دیگران را متهم کند در حالی که حضور ندارند و از پشت به آنها خنجر بزند. اگرچه توده مردم به هیجان خواهند آمد و کف خواهند زد و فریاد سر خواهند داد که منجی شان ظهور کرده تا آنها را از دست هاشمی ها و ناطق ها و هر که حقشان را خورده رها کند. اما یکبار دیگر نوشته ای را که چهار سال پیش نوشتم با عنوان عامه پسندی ... را بخوانید و در معنی جمله میلان کوندرا فکر کنید.
دومین نکته اینکه آقای احمدی نژاد کسانی را متهم کرد که در واقع نقش زیادی هم در شکل گیری این حکومت داشته اند. مخصوصا هاشمی که در زمان قبل از انقلاب و پس از انقلاب و به خصوص به رهبری رسیدن آیت ا... خامنه ای نقش بسیار پررنگی داشته است. به نوعی اگر امثال او نبودند جمهوری اسلامی ای هم نبود و رییس جمهوری هم در کار نبود.
سومین نکته مطرح شدن این اتهامات در سطح رسانه ای و عدم واکنش مهمی از سوی رهبر، نشان می دهد که اختلافاتی بین مقامات بالا وجود دارد و کشیده شدن این اختلافات به رسانه تاثیر زیادی در کاهش اقبال عمومی مردم به حکومت دارد. زوال هر حکومتی از چنین اختلافهایی شروع می شود.
چهارم این که در لحظاتی لحن آقای احمدی نژاد با لحن دشمنان جمهوری اسلامی تفاوتی نداشت .
آقای موسوی هم در بحث با وقار و متانت خودش ، عملکرد خوبی داشت. لااقل از این حیث مباحثه به نفع او بود. ضمن اینکه با مطرح کردن اسم حاج میرزا آقاسی و اشاره به او و یاد آوری بی کفایتی ها و بی لیاقتی اش بزرگترین ضربه را به احمدی نژاد وارد کرد.
در مجموع نمی توان با قطعیت اظهار نظر کرد مناظره به نفع چه کسی شد. اما احمدی نژاد با تخریب دیگران در واقع خود را در هم شکست و احتمالا با مظلوم نمایی و اینکه او خود را قربانی کرده تا مفاسد را افشا کند ، سعی خواهد کرد آرای توده را به خود جلب کند.
Labels: مناظره موسوی و احمدی نژاد