Buld Of Your Imaginigs a bower in wilderness ere you build a house within the citywalls. J.K.Jibran

براي همه كس و هيچكس

ما مثل براونينگ چنين مي انديشيم كه : « طعام و شراب براي من تحصيل معني زندگي است» قسمت اعظم زندگي ما بي معني است و در ترديد و بيهودگي هدر مي رود. ما با بي نظميهايي كه درون و بيرون ماست مي جنگيم و مع ذلك حس مي كنيم كه اگر بتوانيم روح خود را بشكافيم يك امر مهم و پر معني در آن پيدا مي كنيم. ما در جستجوي فهم اشياء‌ هستيم. و بقول نيچه: «معني زندگي براي ما اين است كه خود و آنچه به آن بر مي خوريم به روشني و شعله مبدل سازيم» ويل دورانت – تاريخ فلسفه


Contact :Stpwolf@hotmail.com
StpWolf@Hotmail.com

Ali's  book recommendations, reviews, favorite quotes, book clubs, book trivia, book lists

...آرشيو...

...Links...

...BaBeL LibRarY...

Enter Number of Letters


 

كيمياگر...

تب پائولوكوئيلو هنوز فروكش نكرده ، در نماشگاه كتاب فرانكفورت كوئيلو توانست در عرض 45 دقيقه كتاب كيمياگرش را براي 52 مليتي كه كتابش به زبان آنها ترجمه شده امضا كند و نام خودش را در كتاب ركوردهاي گينس به عنوان نويسنده اي كه كتابش به بيشترين زبان ها ترجمه شده ثبت كند.
كيمياگر را پس از چند سال مقاومت چند روز پيش خواندم - مقاومت به اين دليل كه با توجه به نقدها و آمار هايي كه ديده بودم حدس مي زدم كتاب آنقدر ها هم كه حلوا حلوايش مي كنند چيز دندان گيري نيست – اما عجيب است كه كتاب به دلم نشست ، چون درست موقعي خواندمش كه به آن احتياج داشتم . مثل اينكه شما چيزي را بدانيد و يكي بيايد به شما همان را بگويد و اين باعث آرامش شما شود. در صحبتي كه دو هفته قبل با دوستم داشتم به او گفتم كه به اعتقاد من راه زندگي انسانها كمابيش از قبل مشخص است ، تنها كاري كه ما بايد بكنيم اين است كه در آن راه قدم بگذاريم ، جالب است كه وقتي كيمياگر را شروع كردم خنده ام گرفت از اينكه اين حرف خودم را در داستان ديدم و به همين خاطر يك شبه خواندمش.
هيچكدام از حرفهاي بالا دليل ارزش ادبي كتاب نمي شود كه كتاب به اعتقاد من داراي ارزش چنداني نيست. اين كه قصه اي از شرق « از مثنوي مولوي»را يك نويسنده غربي بردارد با تغيير هايي « كه خواهم گفت چه تغييري» بنويسد و اصلا اشاره اي به نويسنده نكند واقعا جاي سؤال است. اقبال عمومي هرگز دليل ارزش چيزي نيست. همانطور كه فروش بيست ميليوني يا نمي دانم هر چقدري اين كتاب دليل بر ارزش آن نيست. حتي كوئيلو طرح داستان مولوي را تغيير نداده و فقط حواشي آن را تغيير داده است. داستان مولانا اين است:
مردي خواب مي بيند كه گنجي در فلان جا در مصر است ، مي رود آنجا مردي مي گويد كه خواب ديده گنجي در فلان خانه است و مرد در مي يابد كه آدرسي كه او مي دهد خانه خودش است ، بر مي گردد و گنج را در خانه اش مي يابد. داستان كوئيلو دقيقا همين است با اين تفاوت كه بين راه اتفاق هايي براي جوان مي افتد و به سبك كاملا غربي درگير ماجراي عاشقانه مي شود ، به مصر كه مي رسد در مي يابد گنج همانجا بوده كه سفرش را آغاز كرده ، بر مي گردد و گنج را مي يابد.
اگر تغييري اساسي در طرح داستان داده شده بود يك چيزي ، اما كوچكترين ابتكاري در طرح داستان داده نشده و اقبال عمومي تنها نشان مي دهد كه كوئيلو خوب دانسته مردم چه مي خواهند. موج فزاينده اقبال به مسائل ماوراي طبيعي در دنيا ، مي تواند دليلي بر اقبال از اين كتاب باشد. ضمن اينكه در جوامع امروزي كه همه به هم نگاه مي كنند و «مد» حتي به سليقه كتابخواني افراد هم وارد شده را نبايد از نظر دور داشت.
يك زماني جبران خليل جبران مد است ،يك زمان ساراماگو ، يك زمان كوئيلو. تقريبا تمام آثار كوئيلو به فارسي ترجمه شده است كه اين در مورد نويسندگان مطرح و داراي جايگاه ادبي بالا كمتر اتفاق افتاده.
دو يا سه سال پيش ليستي در هفته نامه مهر چاپ شده بود با عنوان سياه كار ترين شيادان تاريخ و جالب اينكه پائولو كوئيلو نفر چهارم يا پنجم آن ليست بود . حتي اگر آن ليست را در نظر نگيريم بازنويسي داستاني از شاعر و انديشمندي بزرگ مانند مولوي بدون ذكر نام او چه معنا دارد؟ كوئيلو با اين كتاب چيزي به ميراث ادبي جهان نيفزوده است. فقط دانسته چطور حرفش را بزند و كمي هم شانس داشته همين.



Tuesday, December 02, 2003
پيشنهاد ، نظر

نقل قول ...

تا مي توانيم نيكي كنيم ، آزادي را از هر چيز ديگر برتر بشماريم و به خاطر اورنگ پادشاهي هم به حقيقت خيانت نكنيم.
 لودويك وان بتهوفن

براي خود در خيالتان خلوتگاهي در بيابان بسازيد پيش از آنكه خانه اي در حصار شهر .بنا كنيد 
ج خليل جبران

حقيقت ما را توانگر نمي سازد ولي آزاد بار مي آورد
ويل دورانت

اي حلزون از قله فوجي بالا برو ولي آرام آرام.
آيزا


For All Seasons ...
Powered by Blogger Weblog Commenting by HaloScan.com